انسان کامل از تجلی تا حلول

author

  • رقیه شنبه‌ای عضو هیأت علمی دانش‌گاه آزاد اسلامی ـ واحد کرج.
Abstract:

انسان، علت غایی عالم آفرینش است. هر چند به صورت ظاهر در مرحله آخر آفرینش قرار گرفته است ولی به حسب معنی، نخستین خلقت است، زیرا مقصود از آفرینش، ظهور صفات و افعال الهی است و انسان مظهر این ظهور است. به اعتقاد مولانا، اگرچه در ظاهر میوه از درخت پدید می‌آید، امّا مقصود اصلی از درخت، میوه است. نیز در مورد انسان اوست که علّت نهایی و ثمره آفرینش است. این انسان که علّت غایی آفرینش است، محلّ تجلّی صفات و اسما و افعال حقیقت مطلق است، امّا دریغا که در تکاپوی زندگی مادی از لطیف‌ترین حقیقت روحانی خویش غافل گشته و مرآت ضمیرش که تماشاگه جلوه‌های سرمدی بود، از غبار تعیّنات مادی، پوشیده گشته است: عشق خواهد کین سخن بیرون بود آینت دانی چرا غمّار نیست   آینه غمّاز نبود چون بود زآن‌که زنگار از رخش ممتاز نیست زدودن این غبار، نتیجه شور و شوقی است که آدمی در رهایی از خود و نیل به عالم ملکوت دارد. با این شوق رهایی چنان در عرصه کشاکش تعینات نفس و جان، هم‌سو با جان به مقابله با نفس برمی‌خیزد که به مرحله فنا و بی‌خودی دست می‌یابد تا این‌که قبل از آن‌که بمیرد و قالب تن را رها کند، وجود را با هر چه در آن است از جسم و جان به پرواز در می‌آورد و مصداق این حدیث می‌گردد: «موتوا قبل ان تموتوا» مولانا نیز با طرح داستان‌هایی چون بازرگان و طوطی و ... نشان می‌دهد که غایت سلوک عارف همین مرگ ارادی است. این همان فنای در وجود معشوق است که اتّصال را برای او ممکن می‌سازد. در این مقام است که سالک به شهود می‌رسد و آن‌چه می‌بیند و می‌شنود و انجام می‌دهد در حقیقت به حق است نه به خود. به نوعی استغراق می‌رسد که ناشی از حیرت عارف از مشاهده جلال حق است. رو که بی‌یسمع و بی‌یبصر توی   سر توی چه جای صاحب سر توی در این مقام اگر عارف بخواهد غوغای درونش را بازگو کند از آن‌جایی که درک این عالم بی‌متنها ورای حدّ آدم خاکی است و فقط عارف کامل آن را درک می‌نماید، سخنان او صورت شطحیات بخود می‌گیرد وگرنه از دید مولانا، نغمه‌ای که در درون انسان کامل است، انعکاس نغمه حق است و سخن حلّاج در حقیقت آوای مرتعش تارهای وجودش بود، وجودی که بی‌خودی را تجربه می‌کرد، او نبود، حق بود. برمن از هستی من جز نام نیست   در وجودم جز توای خوش کام نیست به اعتقاد مولانا آن‌چه در این کمال، عارف بدان می‌رسد، استغراق در ذات حق است نه حلول زیرا در این مرتبه عارف به حق می‌پیوندد، جز به کل می‌رسد نه آن‌که کل گردد یا حق گردد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

انسان کامل از دیدگاه ابن‌عربی و مولانا

انسان کامل، حقیقت الهی، نقاوه آفرینش؛ جام گیتی‌نما و مظهر عنایت رحمانی است. شناخت وی، آشنایی با ناخدای کشتی عالم وجود، در مسیر حیات ابدیت و صمدیت است(بیان وضرورت). پژوهش و درک ویژگی‌های او، از فراز و نشیب آرای عارفان، و تطبیق و قضاوت در آن‌ها تفرقه‌زدگان دیار فرقانی را، به کوثر قرآنی سوق خواهد داد(هدف). در این تتبع، مسئله و فرض آن است که: آیا با بررسی آرای مولانا ازشرق ولایت انسانی، و ابن‌عربی ...

full text

انسان کامل از منظر امام خمینی(س)

انسان کامل حقیقة الحقایق و روح الارواح و صورت همة صورتها و مادة المواد و جامع جمیع مراتب کمال است که صفات جمال و جلال را در خود به صورت مخفی دارد. از نظرگاه عارفان، انسان کامل انسانی است که به خدا می‏رسد و مظهر کامل همة نامها و صفات حق می‏شود. تعبیر انسان کامل در قرآن و سنّت به کار نرفته و به جای آن از تعبیر مسلمان و مؤمن کامل (انسانی که در مسیر دین و ایما...

full text

انسان کامل از دیدگاه روان شناسی

رابطه میان مفاهیم انسان و مفاهیم مذهبی ریشه ای عمیق به قدمت پیدایش اولین اجتماعات انسانی و شاید آغاز سخن گفتن و جدل کردن داشته باشد و مسئله مورد بحث و قابل توجه اغلب دانشمندان ومکاتب مختلف بوده است .در این میان هدف غایی انسان که در سالهای 1126-1196 میلادی توسط ابن رشد و ابن میمون ‘ آن هم جهت ارتباط دادن به ایمان و خرد مطرح می شود‘ تقریبأ همان است که هشتصد سال بعد یعنی در فاصله سالهای 1902-1987 ...

full text

علم انسان کامل از دیدگاه ملاصدرا

در فرهنگ اسلام، انسان کامل که بهترین مصداق آن پیامبر(ص) و ائمه‌ی معصومین(ع) می‌باشند، جامع اسما و صفات الاهی می‏باشد. علم یکی از این صفات به شمار می‏رود. از نظر ملاصدرا، علم امری وجودی و ذومراتب است و هرچقدر وجودی کامل‌تر باشد، از مرتبه‌ی بالاتری از علم برخوردار خواهد بود. انسان کامل که از برترین درجه‌ی‌ وجودی برخوردار است، بالاترین مرتبه‌ی‌ علمی را نیز داراست؛ زیرا از نظر صدرا، انسان به وسیله‌...

full text

علم انسان کامل از دیدگاه سیدحیدر آملی

جا نمایۀ عرفان اسلامی دو مسألۀ توحید و موحد، یعنی انسان کامل است و دربار آن به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان عرفان اسلامی، مباحث عمیق و ارزشمند مرر شده است. یکی از مشخص هها بارز انسان کامل مسألۀ علم است. مقال ۀ حاضر نیز درصدد پژوهش در این مسئله است که ماهیت و مختصا علم انسان کامل ، نزد سیدحیدر آملی چیست؟ در این پژوهش این نتای به دست آمد : سیدحیدر آملی توانسته با برقرار پیوند میان علم و معرفت شه...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 5  issue 9

pages  238- 257

publication date 2010-02-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023